اینجا فروغ عشق و صفا موج میزند
نور خدا به صحن و سرا، موج میزند
اینجا که طورِ جلوه و سینای ایزدیست
از هر کرانه نور خدا موج میزند
اینجا مطاف اهل زمین است و آسمان
وز شهپر فرشته فضا موج میزند
لبیک از زبان اجابت توان شنید
در این فضا که نور دعا موج میزند
اینجا که رشک هشت بهشت است و هفت چرخ
از شش جهت فروغ ولا موج میزند
ادامه مطلب
کاش میشد مینشستم روز و شب را در جوارت
خوش به حال خادمت هر روز می آید کنارت
من همان هستم که هر جا گفته از سادات بوده
او که از بیاعتباری خرج کرد از اعتبارت
خسته از آزادیِ بی قیدوشرط و دستوپاگیر
آمدم آرام باشم چند ساعت در حصارت
کفشهایم مینشیند گوشهای از #کفشداری
تا زیارتنامهات را بشنود از کفشدارت
ادامه مطلب
«موسی» که دید حال و هوایت، دادت به دستهای «رضا»یت
اشکی نشست گوشه چشمش، تا «فاطمه» زدند صدایت
از جنس آسمانی و نوری، از چشم باز پنجره دوری
بین برادران غیوری، خورشید هم ندیده ردایت
رنج سفر برای تو آسان، شب از قبیله تو هراسان
شد قبله دل تو خراسان، ای عطر دوست قبله نمایت!
من تشنهای رسیده به دریا، با آرزوی دیدن «زهرا»
دربان! بگو ملیکه قم را: از راه آمدهست گدایت
بـاز هم جـام دیـده ها خـون شـد
سینـه همـچـون مدینه محزون شـد
از مـدینـه به سینه آه افتـاد
شـهر تا شـهر؛ نالـه راه افتـاد
کاروانـی دوبـاره از یثـرب
راه مشـرق گرفـت از مغـرب
بـاز هم نیمه شب؛ قیـام غـریب
در پیِ یـاریِ امـام غـریـب
مداحی ی وفات حضرت معصومه سلام الله علیها
حجم: 27.2 مگابایت
ز خـاک پاک شهر قم بوی پیمبر آمده |
شهر قم از قدوم تو بهشت دیگر آمده |
مگر دوباره شیعه را روح به پیکر آمده |
ای گل باغ ، به شهر قم خوش آمدی |
ای صلوات متصل از همه خلـق عالمت |
درود بــر بــرادر و بــر پـدر مکــرّمت |
فزون تر از سؤال ما جود و عنایت کمت |
تا که چشم دل به سوی گنبدش وا می شود
گنبد زرد طلا از دور پیدا می شود
دل موذن می شود بر بارگاه قدسی اش
بانگ برمی دارد و باغ تماشا می شود
می رود گلدسته ها بالا به هنگام اذان
در سحرگاه حرم یکباره غوغا می شود
صبح صادق می دمد بر آستان بندگی
حضرت معصومه هم،همشهری ما می شود
ادامه مطلب
برای بار غمت سوگوار باید شد
تمام عمر از این غصه زار باید شد
برای خضرشدن در کنارصحن تو با
غلام و نوکر تو همجوار باید شد
نوشته اند برای زیارت زهرا
بسوی مرقد تو رهسپار باید شد
برای مثل سلیمان شدن فقط بی بی
به روی فرش حریمت سوار باید شد
برای اینکه امام رضا مرا بخرد
ز داغ روضه ات ابر بهار باید شد
ندیدی آخر کاری برادر خود را
از این مصیبت تو غصه دار باید شد
نوشته اند: کریمه، به مصحف نامت
به شوق دانه رسیدم دوباره بربامت
ادامه مطلب
درباره این سایت